مردم جوین دررقابتی تنگاتنگ و باور پذیر با جغتایی ها مدتهای مدیدی در راستای ارتقاء از بخش به شهرستان زحمت کشیدند ، دولتهایی امدند ورفتند ، نمایندگان مجلس هم به همین صورت ولی درهرکدام به اندازه خود در پرونده شهرستان جوین نقش ایفا کردند تا اینکه جوین هم به شهرستان تبدیل شد
ابتدای سال 87جغتای درلیست شهرستان های جدید قرارگرفت ولی جوین قرارنگرفت که این موضوع در مطالب اینده بیشتر بازخواهد شد ، ولی باتلاش نماینده وقت شهرستان اقای سید ابادی و رییس شورای وقت هاشم ملایجردی و تعدادی از شهروندان محترم جوین هم درلیست ارتقاء قرارگرفت ، دراین زمان اعضاء شورای نقاب ، بنام کریم نقابی ، مسعود نقابی و ....حتی کارشکنی هم می کردند تا جایی که از امضاء طومار حقانیت جوین خود داری کردند وبدینوسیله نفاق انها برعموم اشکار شد ولی مردم زود فراموش کردند وبرای زحمت کشان واقعی تقدیری ندیدند وحتی یادشان رفت که موضوع چه چیزی بوده ولی اکنون همان کریم حلقوم پاره میکند که من این کوه را روی ان کوه گذاشتم ......
روز موعود فرارسید و وزیر وقت فرماندار جوین را به مسجد جامع اورد تا معرفی کند
مرد قدکوتاهی که شاید خواب فرمانداری را هم ندیده و نمی دید ولی با عنایت پارتی وارد شهرستان جوین شد ، مردی عجول و عصبانی که گاه برای مقاصد خود هر حلالی را حرام وهر حرامی را حلال می داند وگاه اینگونه می پندارد که حق او براورده نشده والا او باید وزیر می شده است !!! مرد عینکی با موهای جو گندمی ، شاید کمتر از پنجاه سال . ایشان قبلا در ثبت احوال کارمند بوده انهم کارمند جزء ولی یکباره از وزات کشور سر درمی اورد !!
فروزان انچنان می گفت که گویی شهرستان جوین در مدت کمی تغییرات عمده خواهد کرد ولی همه حرفهای او بی ریشه و گاها کذب از اب درمی امد.
کذب افرینی او به همراه تعدادی دیگر بنام شورای نقاب هم مکتوب ومستند بوده که ظلم وستم مضمون این نشراکاذیب بود . ولی مثل همیشه ایشان بر منبر بود و منصب وحرفش قدرت داشت ونفوذ ، خیلی ها هم علارغم باطن در دور بر او چاپلوسی می کردند ، البته در جوین شاید به بیست نفر هم نرسد ولی همین تعداد اندک اطراف یک مسئول را پرکرده و از او بهره بردارهای لازم را می نمایند ولی فروزان این میدان را وسیع تر کرد تا تعداد شان به رقم سی برسد ... فروزان خانه نشینی وهم نشینی مانند علی زارعی پیدا کرد ، انچنان گرم گرفت که در دعوت های خصوصی انها حضور داشتند ، علی زارعی سواد کافی نداشته و از جایگاه مناسبی هم برخوردارنیست ولی مشاوران فرماندار جوین نامبرده ومحمدنقابی که بیسواد بوده شدند ، فرماندار جوین مشاوران صوری هم داشت ولی مشاوران واقعی که می توانستند روی فرماندار نفوذ داشته باشند دو نفر یاد شده بودند تا جاییکه انها توانستند از کانال فرماندار به نان ونوایی رسیده وبرای اقربا کار وکسبی پیدا نمایند وفرماندار این پارتی بازی ها را قبول کرد ، البته از دولت احمدی نژآد بعید بود ولی واقعیتی است که منکر نمی توان شد !!!!
فرماندار جوین برای تقریب بیشتر با خانواده محمد معروف به محمد صدام فامیل شد تا حظ وبهره بیشتری از افکار نامبرده داشته باشد !!
فرماندار جوین خیلی حرفها می گفت ولی اعظم فرمایشات ایشان صرفا برای عوام وگاها عوام فریبی بود ، هر چند نقد واقعی ایشان که حال فرماندار است کمی مشکل است ولی بعدا ابعاد خصوصی واخلاقی ایشان را باز گو خواهم کرد .
فروزان درمسیر انقلاب هم نبود و اعمال او مبین این قضیه بود وحتی شاید به دولت هم اعتقادی ندارد ، چون برای انتخاب بخشدار اولش به سراغ شهردارسابق نقاب که اشرفیان نام داشت رفت ، کسی که مباحث اخلاقی نامبرده بر نویسنده وتمام شورای نقاب که مطلع از قضیه بودند وبه خاطر مسائل اخلاقی برکنار نمودند اشکار بود و این مسائل را ادارات مرتبط مطلع بودند وحتی فروزان هم کاملا از انها اگاه بود ولی اورا به عنوان بخشدار انتخاب کرد ویا افراد دیگری که نامبرده درکنار انها قدم می زند ونشست وبرخواست می نماید گاها معاند نظام بوده ودر فجایع علیه انقلاب قبلا وحال دخیل می باشند مانند سینما رکس ابادان که احدی از خانواده عامل این حادثه جنایتکارانه با فروزان هم خانه هست ، یا احدی که به عنوان تاسیسات ویا اسامی دیگر در فرمانداری مرموزانه فعالیت داشت ویا عید محمد نقابی که تاکنون برای نظام جز اخاذی و رشوه خواری و ....سود نداشته وبرادرش پناهنده غرب می باشد وترس از دستیگری باعث شده است که درمدت انقلاب به ایران بازنگردد !! مستنداینکه خانم الهام اعتصامی و حبیب الله ملایجردی و چند نفر دیگر بخاطر اخاذی ورشوه خواری به مراجع قضایی شکایت کرده اند ولی هنوز نتیجه ای حاصل نشده است !!! عید محمد نقابی از اقوام نزدیک امام جمعه شهرستان جوین می باشد و این رابطه خانوادگی مصونیتی برای این فرد که درشرارت هم نقش افرین است ایجاد کرده است !!! حمله او به اتومبیل مردم وخانواده شهدا و فحاشی و...از مصادیق شرارت این خائن می باشد .
بهرحال قسمتی از افکار فرماندار توسط نامبردگان تامین می شود که درمسیر انقلاب نمی باشند ولی چه کنیم که پارتی بازی توانسته مانند فروزانها را بر مصند هایی که با خون مطهرشهدا استوار ماند سوار نماید واین یک ضعف عظیم می باشد .
فروزان درابتدای کارش با کلاته ها کنار امد و اراضی خارج ازمحدده انها را رونق بخشید ، علارغم فضای خالی شش صد هکتاری شهرنقاب و اراضی رایگانی که در حریم قانونی توسط شهردار وقت پیشنهاد دشده بود ولی فروزان مشخص نبود که چرا به حریم نمی اندیشد وچرا به خارج از محدوده که قانون گذار تغییرکابری ها انهارا جرم اعلام کرده است می اندیشید ، فرماندار باعث شد که تاسیسات فرمانداری هنوز که هنوز است علارغم وعده تامین اعتبار یک میلیارد تومانی در هفته های اول کار او ، محقق نشود !!!!!!!
فرماندار با تعدادی مانند مسعود نقابی که قبلا صندوقی را راه اندازی کرده وبعد از مدتی همه موجودی مردم را بالا کشیده و یا مبحث به حراج گذاشته شدن منازل پدرش توسط دادگاه و یا سوء استفاده های دیگرش ، از در دوستی امد وحتی برای او مسیر را هموار کرد ادامه اینده نزدیک خواهد امد
فروزان، درابتدای کارش با شهردارنقاب که بومی هم بود وبا رای مردم به این سمت رسیده بود مشکل پیدا کرد ، البته درخواست های غیرقانونی فرماندارعامل این موضوع بود :
موضوع حریم نقاب ::: فرماندار درخصوص جابجایی حریم ناعادلانه برخورد کرد ، و شاید خواسته ونخواسته این اقدامات به مردم ساکن غرب نقاب صدماتی زده وخواهد زد ، چون جدا شدن اق قلعه هیچ توجیهی نداشت ، درصورتی که وجود اق قلعه در حریم شهر وتعامل سازنده شهرداری با میراث فرهنگی می توانست این نقطه را به یک قطب گردشگری دراوردو دراینده غرب نقاب ورونق این قسمت ازشهر نقش ایفا کندولی جدا کردن اق قلعه درحاله ای از ابهام انجام شد ، شهرداروقت با این موضوع و پیشنهاد فرماندار در دفتر فنی مبنی بر جابجایی حریم از غرب به شرق برای اسقترار ادارات مخالف بود وفرماندار از اراضی کلاته به شدت حمایت می کرد تا اینکه این اراضی که خارج از محدوده بوده وارد محدوده شود که اولین اقدامات عینی فرماندار اسقترار سایت فرمانداری در نقطه ای بود که نزدیک به سه هزار متر ان از پارک (فضای سبز ) که مطابق قانون اجرایی شهرداریها تغییرکاربری انها درهیچ شرایطی قانونی نیست و کاستن از سرانه فضای سبز ظلمی است مضاعف درحق نسل اینده که با کمبود فضای های سبز مواجه خواهد شد وفرماندار دراین مقوله پارکی که حی وحاظر بود ومردم از ان استفاده می کردند را قسمتی ازسایت اداری تلقی کرد و اطراف این پارک را که به مردم کلاته تعلق داشت وخارج از حریم قانونی بود وارد حریم کرد و برای استقرار فرمانداری منظور کرد .
شهردار انباری این اداره که دربهترین نقطه شهربوده ، علاوه سایت ساختمان شهرداری و چند نقطه دیگر که هیچ مشکلی نداشتند ونیاز به تغییرکاربری حریم کشاورزی هم نبود و شائبه تبانی هم نداشت !!! پیشنهاد نموده بود ولی فرماندار از این پشنهادهای جالب نه تنها حمایت نکرد بلکه به بلوارکلاته که دقیقا شرق شهر بوده وحمایت از این اراضی خارج از محدوده به معنای کشاندن اجبار ابادانی وعمران به نقاطی است که مردم حضور ندارند .....وتنها به تغییرکاربری اراضی معدودی که از این شرایط حظ وبهره کافی را می برند ومیلیاردرمی شوند منجر شده و تعدادی از این عملکرد به نوایی رسیده ومصادف این موضوع فقیرشدن و کاسته شدن از تراکم جمعیتی غرب و فرار این جمعیت به اراضی شرق است ، به این راحتی اراضی کشاورزی هرمتری از هزارتومان به صدهزارتومان ویاکمی پایین وبالا رسیده ودرعوض اراضی موجود در حریم قانونی به علت فاصله پیدا کردن با امکانات با رکود مواجه می شود ومثل اکثر شهرها این عملکرد همان نقاط فقیر شهر ونقاط غنی را بوجود می اورد که خود تبعات منفی فراوان درحال وخصوصا دراینده خواهدداشت !؟؟
حمایت فرمانداراز این اراضی واقعا بهت اور بود ، شهردار وقت که چهل سال ساکن این شهربود وبه دقت وظرافت این موضوع را می پایید و عقیده داشت که شهرباید رشد همگن ومتعادل خود را بدون پارتی بازی و این گونه اقدامات !!! تبانی افرین !!!طی نماید و شهرنقاب به دلیل اینکه بصورت طولی استقراردارد می تواند الگو واسوه یک شهر همگن از نظر درامدزایی ، بازار و نقاط استراتژیک وعین عدالت درهرمفهومی را داشته باشد !! ولی فرماندار به حمایت تعدادی ازشوراها که خود درشرق یا زمین داشتند ویا اقربایشان منفعت کلان داشته ونهایتا مفعت اصلی به کسانیکه حال نامشان شوراست خواهد رسید ، توانستند این سیرطبیعی عمران وابادانی را به سمت شرق هدایت نمایند !
موضوع دیگر:: بحث اسفالت شکافی های گسترده شرکت گاز که یک شرکت پولداراست درشهرنقاب بود.
شهرداربنابه وظیفه ذاتی خود باید از حق مردم دفاع نماید وازمسیرافزایش قانونی درامدهای ان اداری بتواند خدماتی را به شهروندان ارائه کند ، شرکت گاز قبلا دریک قرارداد که درجوین مدتی به قرار داد ترکمانچای شهرنقاب معروف بود در شورای دور دوم توانسته بود با کاستن از هزینه های پرداختی به شهرداری ظلمی سنگین درحق شهرو مردم ان نماید ولی قراردادننگین درتاریخ 26/6/87به اتمام رسید وشهردار وقت را مساعد دید تا با اصلاح قرارداد حق تاراج شده را احیا و از تاریخ فوق که دوسوم کنده کاری ها گسترده شرکت گاز هنوز انجام نشده بود به نرخ روز خسارت ازشرکت گاز بگیرد که رقم کلانی می شد.
شهرداردراخرین روزیعنی تاریخ فوق ، البته با هماهنگی اقای عطاران ناظر عالی شرکت گاز ، ادامه اسفالت شکافی را مشروط به احیاء نرخ قبلی و پرداخت تمام خسارات شهرکرده بود که اتفاقا مورد توافق قرارگرفته بود ، روز27/6 از ادامه اسفالت شکافی جلوگیری کرده تا اینکه فرماندار و رییس شورای وقت (کریم نقابی ) به صورت عجیب باهمدستی یکدیگر توانستند باحمایت غیرقانونی از پیمانکار، بدون قرارداد وپرداخت هزینه ، براحتی کار خود را ادامه دهند ، این موضوع که شهردار از این اقدامات عجیب فرماندار وکریم نقابی تعجب کرده بود و مقید بود که فرماندار ورییس شورا باید از حق شهر دفاع نمایند وپشتیبان شهردارباشند ولی چرا این دو اینگونه با پیمانکار دست به یکی شده اند !!!؟؟؟؟؟شک وشبهات فراوان داشت واینگونه فرماندار ورییس شورا از حق شهر نه تنها حمایت نکردند بلکه با حمایت از یک پیمانکار خسارات عمده ای به شهرزدند که پس از مشخص نشد که فرماندار با هزینه ها یی که باید به حساب شهرداری واریز می شد چگونه رفتارکردند !!!!
این موضوع اختلاف شدیدی بین کریم نقابی وفرماندار با شهرداروقت ایجاد کرده که مباحثه شدت گرفته و شهردار به رییس شورا گفته بود که شما پیشانی برجسته می کنید و پیاده از مسجدی که درجوار خانه شماست به مسجدی که فرماندارو... ...حضوردارند می روید تا خود را مسلمان بنامید ولی در سوء استفاده از بیت المال هم ید بیضایی دارید!!!! ان زمان کریم نقابی یک گوشی نوکیا متعلق با شهرداری دراختیارحضرت خانم گذاشته بود ویک گوشی دیگر باسیم کارت متعلق به شهرداری درجیب مبارک خود وهزینه های مکالمه و.......شاید کریم تاکنون ازکسی نشنیده بود که بگوید ::: کریم تو مانند یک کرم هستی وخود ازهمه بدتری و ....که این گفته های به حق شهردار کریم را عصبانی کرده تا اینکه گله هجران هر دو شدت بیشتری پیدامی کند و شهردار به سوء استفاده کریم از جعل یک کاغذ پاره که اخذ خسارت از شهرداری منجرشده است و سه باب منزل مسکونی و چند دربند مغازه درخیابان معلم درزمین مزروعی احداث می کند بدون انکه یک ریال خسارت به شهرداری بدهد ولی دیگران ، نصف زمین و هزینه های تراکم و تغییرکاربری و ....که کریم با یک اظهارنامه خودساخته توانسته بود از این دین بزرگ خود به شهرداری سرپوشی بسازد وریاکارانه اقدام کند ولی شهرداربومی با اطلاع از این اقدامات انها را درحضور کریم برملا می کند ، مغازه های کریم در خیابان اصلی وربروی مسجد بازارهم که درسال 80توافق صورت گرفته است که دربرابرعقب نشینی وازادسازی پیاده رو پروانه های تجاری ومسکونی کلان گرفته و متاسفانه هنوز که هنوز است ان ملک برای کریم و خانواده پروانه تولید می کند ولی یک سانت هم عقب نشینی نکرده تا شاید باری دیگر توافق دیگری حاصل کند و......حال همجواران وهمسایه های این فرد مزور درخیابان معلم و درخیابان اصلی درهمان سالها عقب نشینی کرده و چیزی که دریافت نکرده اند بماند بلکه مبالغ سنگینی هم به شهرداری داده اند ، واین همان چیزی است که نامش سرقت ودزدی و کلاهبرداری و ....تاراج بیت المال ، ظلم درحق مردم بیجاره که درجریان این مظالم نیستند !!شاید نام داشته باشد ، البته بستگی دارد که برداشت کننده چه کسی باشد ، اگر فردی چون کریم باشد که می گوید من با دیگران فرق دارم !!!!! واگر مثل اکبرقاراقاش یک بدبخت باشد که دیگرحکایت ها خواهد داشت ...
:: بازدید از این مطلب : 513
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0